چندی پیش نوشته ای تخلیص شده از باورینگ درباره خواجه ابوالحسن سیرجانی در همین سایت از این قلم نشر شد. اکنون به لطف استاد ارجمند باورینگ تصویری از نسخه دانشگاه ییل از کتاب البیاض و السواد در اختیارم قرار دارد و دوست عزیز آقای پورمختار مراحل نهایی تصحیح کتاب خود را در دست انجام دارد. این یادداشت، حاصل مروری کوتاه بر نسخه دانشگاه ییل است.
تصحیح نسخه های خطی و لزوم دست کم رؤیت تمام نسخه ها در هنگام تصحیح و حذف برخی نسخه ها بعد از دیدن تمام نسخه و شناخت نسخه های مادر که اساس استنساخ های بعدی بوده، در عین بدیهی بودن، عملا به دلیل عدم دسترسی مصحح / مصححان به تمام نسخه ها و با توجه به پراکندگی نسخه ها در سراسر جهان اسلام و حتی دیگر کشور های غیر اسلامی، غیر ممکن بوده و موجب می شود که مصحح از انجام چنین کاری باز داشته شود. مشکل دیگری که فراروی مصححان قرار دارد، معرفی نادرست نسخه ها است که در موارد بسیاری با توجه به نوع فهرست نگاری متداول در سنت اسلامی، بدون مراجعه به نسخه نمی توان هویت واقعی آن را شناخت و چه بسا به دلیل انتساب نادرست نسخه یا عدم شناخت آن، مصحح از نسخه ای مهم برای تحقیق خود باز داشته شود. انتساب نادرست در سده های گذشته که بیشتر برای جلب نظر خریداران انجام می شده است، مشکلی است که بیشتر درباره شخصیت های معروف جهان اسلام وجود دارد و در کتابشناسی هایی نیز که درباره این افراد نوشته شده، می توان بخش اعظمی از این آثار منسوب را مشاهده کرد. از جمله شخصیت های بسیار مشهور که آثار مختلفی به او نسبت داده شده، خاصه زمانی که اثر مورد انتساب، از عالمی گمنام یا کمتر شناخته شده بوده، محی الدین ابن عربی است. عثمان یحیی از ابن عربی پژوهان نامدار که خود برخی از آثار او را تصحیح کرده، در کتابی به نام مؤلفات ابن عربی: تاریخها و تصنیفها، فهرست جامعی از آثار ابن عربی گردآوری کرده است. از جمله آثاری که عثمان یحیی به عنوان اثری منسوب به ابن عربی از آن یاد کرده، کتابی است با عنوان جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء (عثمان یحیی، ص 266-267). این کتاب که نسخه ای کهن از آن در کتابخانه دانشگاه ییل و مجموعه لندبرگ قرار دارد (برگ های 1-189) در 17 ربیع الثانی سال 606 و در دمشق و خانقاه مشهور سمیساطیه کتابت شده است.
نکته جالب توجه در این نسخه این است که بخش اول نسخه، با قلمی جدید کتابت شده که به وضوح نشانگر آن است که کاتب یا مالک نسخه برای پنهان کردن هویت نسخه، تلاش برای تغییر ماهیت نسخه داشته و البته باید به یاد داشت که این یکی از احتمالات است. در برگهای پایانی نسخه (برگ 188ب) یادداشت کوتاهی به این شرح درج شده است:
«الحمد لله
سمعت النسخة المبارکة تقراه التلمیذی القونوی من اولها الی آخرها فی مجالس متفرقة آخرها ...یوم تاریخه ... کتبه مؤلفه عفی الله عنه آمین»
هر چند می دانیم که ابن عربی با کتاب السواد و البیاض آشنا بوده اما این عبارت که به خط ابن عربی هم نیست، به احتمال زیاد با اندک تغییری بر اساس نوشته ابن عربی باشد که مالک یا کاتبی که نسخه را دست کاری کرده، این بخشها را اندکی تغییر داده و عبارت مؤلفه که به انتساب کتاب به ابن عربی دلالت دارد، از افزوده های کاتب بعدی است.
این نسخه که در 67 باب است و در حقیقت افتادگی به نسبت اصل کتاب دارد، اثری است همانند کتابهای اللمع ابونصر سراج، تهذیب الاسرار خرگوشی. عثمان یحیی بر اساس محتویات نسخه گفته که کتاب مشتمل بر نقل قولهایی شیوخ صوفیه در قرون اول تا چهارم است و بر همین اساس و به دلیل تفاوت نحوه و نوع نگارش آن، عثمان یحیی آن را اثری منسوب به ابن عربی دانسته و در انتساب آن به ابن عربی تردید روا داشته اما شناخت هویت دقیق کتاب و مؤلف آن بر اساس توضیحاتی که عثمان یحیی ارایه کرده، امکان پذیر نیست.
***
در یکی از شماره های اخیر نامه بهارستان، مقاله ای از آقای محسن پور مختار با عنوان «بیاض و سواد سیرجانی: متنی کهن از اقوال مشاهیر صوفیه تا اوایل سده پنجم هجری»، منتشر شده بود که از قضا در همان روزهای که ازخواندن آن فراغت حاصل کرده بودم، شماره جدید مجله مطالعات بیت المقدس درباره زبان عربی و اسلام که یادنامه فرانتس روزنتال در دو مجلد بود، به دستم رسید و در میان مقالات مختلف که هر کدام به جهتی جلب توجه می کرد، مقاله ای استاد ارجمند گرهارد باروینگ با عنوان «دو نسخه کهن صوفیانه» توجه مرا به خود جلب کرد. مقاله در دو بخش نگاشته شده بود و بخش نخست آن بحثی درباره نسخه مورد بحث ما یعنی جذوة الاصطلاء بود. باورینگ همانند عثمان یحیی از عدم انتساب کتاب به ابن عربی با ذکر شواهدی سخن گفته بود و مطلب بیشتری درباره نسخه از جمله فهرست کامل ابواب آن را آورده بود.
باورینگ همچنین اشاره کرده بود که در پایان نسخه وصیت نامه است از عالمی صوفی به نام خواجه علی بن الحسن بن علی الکرمانی السیرجانی (برگ 187الف-187ب). بر همین اساس باروینگ این احتمال را داده بود که مؤلف متن نیز همین خواجه علی بن حسن سیرجانی باشد. هر چند باورینگ در پاورقی از خواجه ابواحسن علی بن حسن کرمانی که در کشف الظنون از وی یاد شده و کتاب سراج الشریعه و منهاج الحقیقه به عنوان تألیف وی یاد شده، سخن گفته اما در ادامه از فرد دیگری به نام ابوعلی حسن بن محمد بن احمد کرمانی سیرجانی که ابن جوزی در المنتظم (ج 17، ص 77) یاد کرده، نام برده و از ارتباط میان این دو سخن گفته که البته می دانیم ارتباطی میان این دو نیست. خوشبختانه نسخه کتاب البیاض و السواد موجود در کتابخانه آیت الله مرعشی در دسترس بود و با مقایسه ابواب آن با فهرست ابوابی که باورینگ ارایه کرده، به وضوح دریافتم که نسخه کتابخانه دانشگاه ییل، نسخه ای دیگر و البته کهنتر کتاب البیاض و السواد است. بعد از مکاتبه با باورینگ ایشان از سر لطف تصویری از نسخه را برای بنده فرستادند.
پس از نسخه دانشگاه ییل، دیگر نسخه کهن کتاب البیاض و السواد در کتابخانه مرعشی در قم نگه داری می شود که یکی از احفاد سیرجانی به نام ابو محمد علی بن محمد بن محمد ابن علی خطیب مشهور به عماد در 746 به جهت نقیب شهر کتابت کرده است. کتاب البیاض و السواد از منابع ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه بوده است و دست کم در یک مورد به نام این کتاب تصریح کرده است هر چند به احتمال قوی مواردی که وی از این کتاب بهره برده، بیش از این باشد. نسخه حاضر به احتمال قوی استنساخی است از نسخه ابوعدنان عبدالعزیز بن صالح بن مظفر اشتری که در شهر نهاوند ساکن بوده است که به گفته خودش چهل روزی در رباط سیرجانی اقامت داشته و نسخه ای از کتاب السواد و البیاض وی را در دوازده روز کتابت کرده و بر او قرائت کرده است. دو قرینه بر چنین حدسی وجود دارد. نخست وصیت نامه کوتاه سیرجانی است که در نسخه کهنی که نواده سیرجانی کتابت کرده، یادی از آن نشده و بخشی از کتاب هم نبوده و احتمالا این مطلب را سیرجانی برای اشتری املاء کرده است. قرینه دیگر به احتمال کتابت این نسخه را از نسخه اشتری به قوت بیشتری تایید می کند، عبارت کاتب در انجامه نسخه است. کاتب نسخه در پایان نسخه بعد از ذکر وصیت نامه چنین نگاشته است:
« قیل ان جملة ما فی هذا الکتاب من الاخبار و الحکایات ثلاثة الف و مائة، منها مائة خبر و شی ء الباقی حکایات. و حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر و صلی الله علی نبینا محمد و آله اجمعین /187ب/ وقع الفراغ من کتابته لیلة الاثنین السابع عشر من شهر ربیع الآخر سنة سته و ستمائة فی رباط سمیساطی لمدینة دمشق حماه الله تعالی علی ید الضعیف المحتاج الی رحمه ربه و غفرانه ابوالفرج یعقوب بن محمد بن عبدالملک النهاوندی تذکرة لصاحبه الشیخ الامام العالم الزاهد نجیب الدین جمال الطائفة معز الغرباء الابهری دام توفیقه نفعه الله به فی الدارین و رضی عنه و عن والدیه و عن جمیع المسلمین و رحم الله من نظر فیه و .../188الف/ »
همچنین در حاشیه نسخه، عبارتی دال بر مقابله نسخه آمده که به گمان بنده مقصود همان نسخه نهاوندی اشتری است. همشهری بودن کاتب نسخه با نهاوندی که سلفی به عنوان کاتب نسخه سیرجانی از او یاد کرده، تاییدی است بر این ادعا.
تصحیح نسخه های خطی و لزوم دست کم رؤیت تمام نسخه ها در هنگام تصحیح و حذف برخی نسخه ها بعد از دیدن تمام نسخه و شناخت نسخه های مادر که اساس استنساخ های بعدی بوده، در عین بدیهی بودن، عملا به دلیل عدم دسترسی مصحح / مصححان به تمام نسخه ها و با توجه به پراکندگی نسخه ها در سراسر جهان اسلام و حتی دیگر کشور های غیر اسلامی، غیر ممکن بوده و موجب می شود که مصحح از انجام چنین کاری باز داشته شود. مشکل دیگری که فراروی مصححان قرار دارد، معرفی نادرست نسخه ها است که در موارد بسیاری با توجه به نوع فهرست نگاری متداول در سنت اسلامی، بدون مراجعه به نسخه نمی توان هویت واقعی آن را شناخت و چه بسا به دلیل انتساب نادرست نسخه یا عدم شناخت آن، مصحح از نسخه ای مهم برای تحقیق خود باز داشته شود. انتساب نادرست در سده های گذشته که بیشتر برای جلب نظر خریداران انجام می شده است، مشکلی است که بیشتر درباره شخصیت های معروف جهان اسلام وجود دارد و در کتابشناسی هایی نیز که درباره این افراد نوشته شده، می توان بخش اعظمی از این آثار منسوب را مشاهده کرد. از جمله شخصیت های بسیار مشهور که آثار مختلفی به او نسبت داده شده، خاصه زمانی که اثر مورد انتساب، از عالمی گمنام یا کمتر شناخته شده بوده، محی الدین ابن عربی است. عثمان یحیی از ابن عربی پژوهان نامدار که خود برخی از آثار او را تصحیح کرده، در کتابی به نام مؤلفات ابن عربی: تاریخها و تصنیفها، فهرست جامعی از آثار ابن عربی گردآوری کرده است. از جمله آثاری که عثمان یحیی به عنوان اثری منسوب به ابن عربی از آن یاد کرده، کتابی است با عنوان جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء (عثمان یحیی، ص 266-267). این کتاب که نسخه ای کهن از آن در کتابخانه دانشگاه ییل و مجموعه لندبرگ قرار دارد (برگ های 1-189) در 17 ربیع الثانی سال 606 و در دمشق و خانقاه مشهور سمیساطیه کتابت شده است.
نکته جالب توجه در این نسخه این است که بخش اول نسخه، با قلمی جدید کتابت شده که به وضوح نشانگر آن است که کاتب یا مالک نسخه برای پنهان کردن هویت نسخه، تلاش برای تغییر ماهیت نسخه داشته و البته باید به یاد داشت که این یکی از احتمالات است. در برگهای پایانی نسخه (برگ 188ب) یادداشت کوتاهی به این شرح درج شده است:
«الحمد لله
سمعت النسخة المبارکة تقراه التلمیذی القونوی من اولها الی آخرها فی مجالس متفرقة آخرها ...یوم تاریخه ... کتبه مؤلفه عفی الله عنه آمین»
هر چند می دانیم که ابن عربی با کتاب السواد و البیاض آشنا بوده اما این عبارت که به خط ابن عربی هم نیست، به احتمال زیاد با اندک تغییری بر اساس نوشته ابن عربی باشد که مالک یا کاتبی که نسخه را دست کاری کرده، این بخشها را اندکی تغییر داده و عبارت مؤلفه که به انتساب کتاب به ابن عربی دلالت دارد، از افزوده های کاتب بعدی است.
این نسخه که در 67 باب است و در حقیقت افتادگی به نسبت اصل کتاب دارد، اثری است همانند کتابهای اللمع ابونصر سراج، تهذیب الاسرار خرگوشی. عثمان یحیی بر اساس محتویات نسخه گفته که کتاب مشتمل بر نقل قولهایی شیوخ صوفیه در قرون اول تا چهارم است و بر همین اساس و به دلیل تفاوت نحوه و نوع نگارش آن، عثمان یحیی آن را اثری منسوب به ابن عربی دانسته و در انتساب آن به ابن عربی تردید روا داشته اما شناخت هویت دقیق کتاب و مؤلف آن بر اساس توضیحاتی که عثمان یحیی ارایه کرده، امکان پذیر نیست.
***
در یکی از شماره های اخیر نامه بهارستان، مقاله ای از آقای محسن پور مختار با عنوان «بیاض و سواد سیرجانی: متنی کهن از اقوال مشاهیر صوفیه تا اوایل سده پنجم هجری»، منتشر شده بود که از قضا در همان روزهای که ازخواندن آن فراغت حاصل کرده بودم، شماره جدید مجله مطالعات بیت المقدس درباره زبان عربی و اسلام که یادنامه فرانتس روزنتال در دو مجلد بود، به دستم رسید و در میان مقالات مختلف که هر کدام به جهتی جلب توجه می کرد، مقاله ای استاد ارجمند گرهارد باروینگ با عنوان «دو نسخه کهن صوفیانه» توجه مرا به خود جلب کرد. مقاله در دو بخش نگاشته شده بود و بخش نخست آن بحثی درباره نسخه مورد بحث ما یعنی جذوة الاصطلاء بود. باورینگ همانند عثمان یحیی از عدم انتساب کتاب به ابن عربی با ذکر شواهدی سخن گفته بود و مطلب بیشتری درباره نسخه از جمله فهرست کامل ابواب آن را آورده بود.
باورینگ همچنین اشاره کرده بود که در پایان نسخه وصیت نامه است از عالمی صوفی به نام خواجه علی بن الحسن بن علی الکرمانی السیرجانی (برگ 187الف-187ب). بر همین اساس باروینگ این احتمال را داده بود که مؤلف متن نیز همین خواجه علی بن حسن سیرجانی باشد. هر چند باورینگ در پاورقی از خواجه ابواحسن علی بن حسن کرمانی که در کشف الظنون از وی یاد شده و کتاب سراج الشریعه و منهاج الحقیقه به عنوان تألیف وی یاد شده، سخن گفته اما در ادامه از فرد دیگری به نام ابوعلی حسن بن محمد بن احمد کرمانی سیرجانی که ابن جوزی در المنتظم (ج 17، ص 77) یاد کرده، نام برده و از ارتباط میان این دو سخن گفته که البته می دانیم ارتباطی میان این دو نیست. خوشبختانه نسخه کتاب البیاض و السواد موجود در کتابخانه آیت الله مرعشی در دسترس بود و با مقایسه ابواب آن با فهرست ابوابی که باورینگ ارایه کرده، به وضوح دریافتم که نسخه کتابخانه دانشگاه ییل، نسخه ای دیگر و البته کهنتر کتاب البیاض و السواد است. بعد از مکاتبه با باورینگ ایشان از سر لطف تصویری از نسخه را برای بنده فرستادند.
پس از نسخه دانشگاه ییل، دیگر نسخه کهن کتاب البیاض و السواد در کتابخانه مرعشی در قم نگه داری می شود که یکی از احفاد سیرجانی به نام ابو محمد علی بن محمد بن محمد ابن علی خطیب مشهور به عماد در 746 به جهت نقیب شهر کتابت کرده است. کتاب البیاض و السواد از منابع ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه بوده است و دست کم در یک مورد به نام این کتاب تصریح کرده است هر چند به احتمال قوی مواردی که وی از این کتاب بهره برده، بیش از این باشد. نسخه حاضر به احتمال قوی استنساخی است از نسخه ابوعدنان عبدالعزیز بن صالح بن مظفر اشتری که در شهر نهاوند ساکن بوده است که به گفته خودش چهل روزی در رباط سیرجانی اقامت داشته و نسخه ای از کتاب السواد و البیاض وی را در دوازده روز کتابت کرده و بر او قرائت کرده است. دو قرینه بر چنین حدسی وجود دارد. نخست وصیت نامه کوتاه سیرجانی است که در نسخه کهنی که نواده سیرجانی کتابت کرده، یادی از آن نشده و بخشی از کتاب هم نبوده و احتمالا این مطلب را سیرجانی برای اشتری املاء کرده است. قرینه دیگر به احتمال کتابت این نسخه را از نسخه اشتری به قوت بیشتری تایید می کند، عبارت کاتب در انجامه نسخه است. کاتب نسخه در پایان نسخه بعد از ذکر وصیت نامه چنین نگاشته است:
« قیل ان جملة ما فی هذا الکتاب من الاخبار و الحکایات ثلاثة الف و مائة، منها مائة خبر و شی ء الباقی حکایات. و حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر و صلی الله علی نبینا محمد و آله اجمعین /187ب/ وقع الفراغ من کتابته لیلة الاثنین السابع عشر من شهر ربیع الآخر سنة سته و ستمائة فی رباط سمیساطی لمدینة دمشق حماه الله تعالی علی ید الضعیف المحتاج الی رحمه ربه و غفرانه ابوالفرج یعقوب بن محمد بن عبدالملک النهاوندی تذکرة لصاحبه الشیخ الامام العالم الزاهد نجیب الدین جمال الطائفة معز الغرباء الابهری دام توفیقه نفعه الله به فی الدارین و رضی عنه و عن والدیه و عن جمیع المسلمین و رحم الله من نظر فیه و .../188الف/ »
همچنین در حاشیه نسخه، عبارتی دال بر مقابله نسخه آمده که به گمان بنده مقصود همان نسخه نهاوندی اشتری است. همشهری بودن کاتب نسخه با نهاوندی که سلفی به عنوان کاتب نسخه سیرجانی از او یاد کرده، تاییدی است بر این ادعا.
شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۸:۲۷