نکاتی درباره عالمی کرامی اهل نیشابور
در میان حرکت های مهم و تأثیر گذار در خراسان بزرگ سده های سوم تا هفتم هجری، فرقه کرامیه یکی از نحله های با اهمیتی است که متاسفانه اطلاعات اندکی درباره آنها در دست است هر چند در سالیان اخیر دانسته های ما درباره آنها اندکی افزایش یافته و فراتر از گفته های ملل و نحل نویسان، اینک چند متن کرامی در دسترس قرار گرفته است. در این یادداشت کوتاه سعی در ارایه مطالبی درباره عالمی کرامی دارم، نکاتی که نشانگر تعامل کرامیه با دیگر گروه های فکری جامعه عصر خویش است. همچنین شناخت افراد کرامی امکان شناسایی متون کرامی دیگری که نامی از این افراد در آنها آمده، فراهم می کند.
کتاب السیاق فی تاریخ نیسابور عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی 529ق) مهمترین متن در دسترس ما می باشد که در آن اطلاعات پراکنده مهمی درباره کرامیه و شرح حال برخی از عالمان کرامیه آمده است. از جمله عالمان کرامی معرفی شده در این کتاب، فردی است به نام ابوعبدالرحمان محمد بن عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی دهان که از خانواده ای مهم از کرامیان نیشابور بوده است. فارسی در کتاب المنتخب من السیاق (ص 16 – 17) اشاره ای کوتاه به او آورده و متذکر شده است که وی از خانواده مشهور به نقل حدیث (من بیت الحدیث) است و پدرش یعنی عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی از اصحاب ابوعبدالله محمد بن کرام (متوفی 255) بوده است (و کان ابوه من بقیة أصحاب أبی عبدالله). محمد بن عبدالرحمان از پدرش، حاکم ابوالفضل سلمی، ابوحامد بن بلال و ابوبکر اصم و دیگر هم طبقه های آنها حدیث شنیده است. فارسی به اثری از او که مشتمل بر جزئی حدیثی بوده اشاره کرده که در تاریخ رجب سال 398 بر او خوانده اند. وی تا سال 403 در قید حیات بوده و ظاهرا در این سال یا اندکی بعد درگذشته است. دست آخر فارسی حدیثی به طریق وی نقل کرده که ظاهرا برگرفته از همان جزء حدیثی تدوین شده توسط او باشد. تصریح فارسی که خانواده ابن محبور از بیوتات مشهور به نقل حدیث با این واقعیت تایید می شود که در متون حدیثی حتی سر سخت ترین مخالفان کرامیه یعنی شافعیان نیشابور، نام محمد بن عبدالرحمان تیمی دیده می شود. اما نکته مهم و جالب توجه دیگر، بودن نام عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی در سلسله اسناد دو حدیث از کتاب المسلسلات نوشته عالم امامی ابومحمد جعفر بن احمد بن علی قمی (قرن چهارم) ساکن در ری است. متن این دو حدیث همچنین در تبیین و فهم عقیده کرامیه در قبال اهل بیت نیز جالب توجه و مهم است. ابومحمد قمی این دو حدیث را به روایت شیخ صدوق (متوفی 381) که ظاهرا آنها را در هنگام اقامت در نیشابور از عالم نیشابوری ابوسعید فضل بن محمد بن اسحاق مذکر سماع کرده، از عبدالرحمان بن محمد بن محبور نقل کرده است. متن این دو حدیث چنین است:
«سمعت محمد بن علی بن الحسین یقول سمعت أبا سعيد الفضل بن محمد بن إسحاق المذکر النیسابوری یقول : سمعت عبد الرحمن بن محمد بن محبور یقول : سمعت محمد بن أحمد بن يعقوب الجوزجاني قاضى هراة يقول : سمعت محمد بن عشروک الهروي يقول سمعت علي بن خشرم يقول: كنت في مجلس أحمد بن حنبل، فجري ذكر علي بن أبي طالب علیه السلام فقال : لا يكون الرجل سنیا حتى يبغض عليا قليلا ، قال علي بن خشرم: فقلت لا يكون الرجل سنیا حتی يجب علیا كثيرا.
وفي غير هذه الحكاية قال على بن خشرم: فضربوني وطردوني من المسجد.
سمعت محمد بن علی بن الحسین یقول: سمعت أبا سعيد الفضل بن محمد بن اسحاق قال : سمعت عبد الرحمن بن محبور يقول: سمعت ابراهيم بن محمد ابن سعید يقول: إنما كانت عداوة ابن حنبل مع علي بن أبي طالب علیه السلام أن جده ذا الثدية الذي قتله علي بن أبي طالب علیه السلام يوم النهروان و كان رئيس الخوارج.
قال أبوجعفر: و حدثنی أبو سعيد انه سمع هذه الحكاية من ابراهيم بن محمد بن سعید بعينها».
این متن اهمیت خاصی دارد. نخست درباره شیخ صدوق (متوفی 381) این مطلب نادرست رواج دارد که ایشان از افراد گمنام نقل حدیث کرده یا از برخی وراقان و افراد کتابفروش نقل مطلب کرده است. این مشکل از آنجا ناشی شده است که برخی از مشایخ صدوق شناخته شده نیستند و البته این ناشناخته بودن به دشواری یافتن هویت برخی از این افراد در منابع یا از میان رفتن منابعی که اطلاعاتی درباره این افراد داشته اند، باز می گردد. در متن فوق به وضوح می توان دید که شیخ صدوق در گزینشی کاملا عالمانه از مشایخ کرامیه نیشابور مطالبی را نقل کرده است. اینکه چرا شیخ صدوق چنین مطالبی را از عالمی کرامی نقل کرده به دلیل آن است که کرامیه در خراسان بدیل اهل حدیث در عراق هستند که خصومت و عداوت شدیدی نسبت به شیعیان داشته اند و به همین دلیل شیخ صدوق این مطالب را از عالمی کرامی که از شاگردان محمد بن کرام پیشوای کرامیه بوده، نقل کرده است. در هر حال شیخ صدوق محدثی عادی نبوده و باید در این تلقی از وی تجدید نظر نمود. امید که با توجه و دقت بیشتری بتوان مطالب دیگری درباره مشایخ وی ارایه نمود.
در میان حرکت های مهم و تأثیر گذار در خراسان بزرگ سده های سوم تا هفتم هجری، فرقه کرامیه یکی از نحله های با اهمیتی است که متاسفانه اطلاعات اندکی درباره آنها در دست است هر چند در سالیان اخیر دانسته های ما درباره آنها اندکی افزایش یافته و فراتر از گفته های ملل و نحل نویسان، اینک چند متن کرامی در دسترس قرار گرفته است. در این یادداشت کوتاه سعی در ارایه مطالبی درباره عالمی کرامی دارم، نکاتی که نشانگر تعامل کرامیه با دیگر گروه های فکری جامعه عصر خویش است. همچنین شناخت افراد کرامی امکان شناسایی متون کرامی دیگری که نامی از این افراد در آنها آمده، فراهم می کند.
کتاب السیاق فی تاریخ نیسابور عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی 529ق) مهمترین متن در دسترس ما می باشد که در آن اطلاعات پراکنده مهمی درباره کرامیه و شرح حال برخی از عالمان کرامیه آمده است. از جمله عالمان کرامی معرفی شده در این کتاب، فردی است به نام ابوعبدالرحمان محمد بن عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی دهان که از خانواده ای مهم از کرامیان نیشابور بوده است. فارسی در کتاب المنتخب من السیاق (ص 16 – 17) اشاره ای کوتاه به او آورده و متذکر شده است که وی از خانواده مشهور به نقل حدیث (من بیت الحدیث) است و پدرش یعنی عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی از اصحاب ابوعبدالله محمد بن کرام (متوفی 255) بوده است (و کان ابوه من بقیة أصحاب أبی عبدالله). محمد بن عبدالرحمان از پدرش، حاکم ابوالفضل سلمی، ابوحامد بن بلال و ابوبکر اصم و دیگر هم طبقه های آنها حدیث شنیده است. فارسی به اثری از او که مشتمل بر جزئی حدیثی بوده اشاره کرده که در تاریخ رجب سال 398 بر او خوانده اند. وی تا سال 403 در قید حیات بوده و ظاهرا در این سال یا اندکی بعد درگذشته است. دست آخر فارسی حدیثی به طریق وی نقل کرده که ظاهرا برگرفته از همان جزء حدیثی تدوین شده توسط او باشد. تصریح فارسی که خانواده ابن محبور از بیوتات مشهور به نقل حدیث با این واقعیت تایید می شود که در متون حدیثی حتی سر سخت ترین مخالفان کرامیه یعنی شافعیان نیشابور، نام محمد بن عبدالرحمان تیمی دیده می شود. اما نکته مهم و جالب توجه دیگر، بودن نام عبدالرحمان بن محمد بن محبور تمیمی در سلسله اسناد دو حدیث از کتاب المسلسلات نوشته عالم امامی ابومحمد جعفر بن احمد بن علی قمی (قرن چهارم) ساکن در ری است. متن این دو حدیث همچنین در تبیین و فهم عقیده کرامیه در قبال اهل بیت نیز جالب توجه و مهم است. ابومحمد قمی این دو حدیث را به روایت شیخ صدوق (متوفی 381) که ظاهرا آنها را در هنگام اقامت در نیشابور از عالم نیشابوری ابوسعید فضل بن محمد بن اسحاق مذکر سماع کرده، از عبدالرحمان بن محمد بن محبور نقل کرده است. متن این دو حدیث چنین است:
«سمعت محمد بن علی بن الحسین یقول سمعت أبا سعيد الفضل بن محمد بن إسحاق المذکر النیسابوری یقول : سمعت عبد الرحمن بن محمد بن محبور یقول : سمعت محمد بن أحمد بن يعقوب الجوزجاني قاضى هراة يقول : سمعت محمد بن عشروک الهروي يقول سمعت علي بن خشرم يقول: كنت في مجلس أحمد بن حنبل، فجري ذكر علي بن أبي طالب علیه السلام فقال : لا يكون الرجل سنیا حتى يبغض عليا قليلا ، قال علي بن خشرم: فقلت لا يكون الرجل سنیا حتی يجب علیا كثيرا.
وفي غير هذه الحكاية قال على بن خشرم: فضربوني وطردوني من المسجد.
سمعت محمد بن علی بن الحسین یقول: سمعت أبا سعيد الفضل بن محمد بن اسحاق قال : سمعت عبد الرحمن بن محبور يقول: سمعت ابراهيم بن محمد ابن سعید يقول: إنما كانت عداوة ابن حنبل مع علي بن أبي طالب علیه السلام أن جده ذا الثدية الذي قتله علي بن أبي طالب علیه السلام يوم النهروان و كان رئيس الخوارج.
قال أبوجعفر: و حدثنی أبو سعيد انه سمع هذه الحكاية من ابراهيم بن محمد بن سعید بعينها».
این متن اهمیت خاصی دارد. نخست درباره شیخ صدوق (متوفی 381) این مطلب نادرست رواج دارد که ایشان از افراد گمنام نقل حدیث کرده یا از برخی وراقان و افراد کتابفروش نقل مطلب کرده است. این مشکل از آنجا ناشی شده است که برخی از مشایخ صدوق شناخته شده نیستند و البته این ناشناخته بودن به دشواری یافتن هویت برخی از این افراد در منابع یا از میان رفتن منابعی که اطلاعاتی درباره این افراد داشته اند، باز می گردد. در متن فوق به وضوح می توان دید که شیخ صدوق در گزینشی کاملا عالمانه از مشایخ کرامیه نیشابور مطالبی را نقل کرده است. اینکه چرا شیخ صدوق چنین مطالبی را از عالمی کرامی نقل کرده به دلیل آن است که کرامیه در خراسان بدیل اهل حدیث در عراق هستند که خصومت و عداوت شدیدی نسبت به شیعیان داشته اند و به همین دلیل شیخ صدوق این مطالب را از عالمی کرامی که از شاگردان محمد بن کرام پیشوای کرامیه بوده، نقل کرده است. در هر حال شیخ صدوق محدثی عادی نبوده و باید در این تلقی از وی تجدید نظر نمود. امید که با توجه و دقت بیشتری بتوان مطالب دیگری درباره مشایخ وی ارایه نمود.
شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۴۸