تفسير نگارى در دوران معاصر

 مواجهه جهان اسلام با دنياى غرب كه به نحو جدى با غرش توپ‏هاى فرانسويان در مصر مواجهه معرفتى جهان اسلام با دنياى غرب را در پى داشت، تاثيرات فراوانى بر جهان اسلام نهاد كه از جمله اين تاثيرات، تلاش براى ارايه تصويرى همنوا ميان اسلام و دنياى غرب بود و اين جز با ارايه تفسيرى جديد از متون و سنت اسلامى امكان‏پذير نبود. دانش تفسير نگارى در حقيقت در دو سده اخير با رويكردهاى متفاوتى از اعصار گذشته متمايز مى‏شود.

 اين تمايز را نه تنها در رويكردها كه در شخصيت خود مفسران نيز هويدا است كه برخلاف مفسران قرون گذشته كه عموما عالمانى با تحصيلات سنتى بوده‏اند، اينك خيلى از تحصيل كرده‏هاى رشته‏هاى علوم جديد بودند. احميدة نيفر در اثر مختصر اما ارزشمند خود، الانسان و القرآن وجهاً لوجه در تقسيم بندى خود از جريان‏هاى تفسير نگارى دوران معاصر، پنج رويكرد در نگارش تفاسير دو سده اخير تمييز داده است: تفسير نگارى سنتى مبتنى بر تراث، تفسير نگارى عالمان سلفى با رويكرد اصلاحى: جريان تفسير نگارى ايدئولوژيك، رويكرد ادبى و رهيافت‏هاى جديد تفسيرى متاثر از مطالعات خاورشناسان.

 

    تفسير نگارى سنتى با بهره‏گيرى از تراث

 نخستين رويكرد و متداولترين رهيافت عالمان مسلمان در سده اخير در نگارش تفاسير، تداوم سنت كهن گذشتگان در تدوين تفسير با همان شيوه و اصول تفسيرى است. در شيوه كلاسيك تفسير نگارى ويژگى‏هاى از جمله، تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن با بهره‏گيرى از احاديث نبوى و اقوال صحابه و تابعين، بهره‏گيرى از كتاب‏هاى لغت و توجه بيشتر به مبهمات قرآنى. همچنين در تفسير نگارى‏هاى دوران معاصر، حجم روايات اسرائليات به نحو قابل توجهى كاهش يافته است.

 از اين گونه تفاسير مى‏توان به تفسير روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم و السبع المثانى از عالم سلفى عراقى، شهاب الدين محمود آلوسى (متوفى 1270ق / 1854م) اشاره كرد كه در نه مجلد منتشر شده است. مطلبى كه در اغلب تفاسير سده اخير با رويكرد سنتى يعنى تداوم جريان تفسير نگارى سده‏هاى چهارم تا دهم مى‏توان ديد، اتكاى مفسران معاصر بر آراء مفسران پيشين با اختصار و گزينش آراى آن‏ها است و البته تفاسير مورد استفاده بسته به علائق اين مفسران متفاوت است اما بيش از همه تفسير فخر رازى مورد توجه بوده است همانگونه كه آلوسى نيز بيش از ديگر مفسران قرون ميانه، به نقل از تفسير مفاتيح الغيب فخررازى توجه داشته و از آن نقل قول كرده است.

 آلوسى در تفسير خود به مباحث لغوى، ادبى، فلسفى، طبيعى، اشتقاق كلمات و گاه عرفان توجه خاصى نشان داده است. گاه برخى از آثار تفسيرى نيز با گرايش خاص فقهى يا كلامى تاليف شده‏اند. از تفاسير تاليف شده با گرايش فقهى مى‏توان به تفسير فتح البيان فى مقاصد القرآن از عالم هندى، ابوالطيب محمد صديق خان قنوجى (متوفى 1307ق/ 1889م)، عبدالرحمان آل سعودى ناصرى (متوفى 1376ق / 1956م) كه تفسيرى به نام تيسير الكريم الرحمان فى تفسير كلام المنان در هفت جلد نگاشته و تفسير آيات الاحكام مناع خليل قطان از عالم مصرى را نام برد. محمد على صابونى عالم سورى كه در الازهر تحصيل كرده و بعدها به كار قضاوت پرداخته، تفسيرى به نام روائع البيان فى تفسير آيات الاحكام فى القرآن در دو جلد نگاشته و در آن به بحث از مسائل فقهى چون ازدواج موقت، حجاب، قطع دست دزد، خمس، غنائم و جهاد پرداخته است.

 صابونى همچنين تفسيرى ديگر به نام صفوة التفاسير در سه جلد گردآورده كه در آن گزينشى از تفاسير طبرى، زمخشرى، قرطبى، ابن كثير و دو تفسير معاصر قرآن يعنى تفسير فى ظلال القرآن سيد قطب و روح المعانى آلوسى

 ارايه كرده است. گرايش به تحليل و تفسير مسائل كلامى نيز موضوع مورد توجه محمد امين بن مختار شنقيطى جكنى (متوفى 1293ق / 1973م) بوده كه تفسيرى به نام اضواء البيان فى ايضاح القرآن بالقرآن در هفت جلد تاليف كرده و در آن به بحث از مسائل كلامى چون رؤيت بارى، مخلوق و يا غير مخلوق بودن قرآن، مفهوم استواء خداوند بر عرش و عصمت انبياء پرداخته است.

 اما موفقترين و متداولترين تفاسير معاصر با گرايش سلفى، تفسير التحرير و التنوير يا تحرير المعنى السديد و تنوير العقل الجديد فى الكتاب المجيد از عالم تونسى، محمد طاهر بن عاشور مغربى است. ابن عاشور در آغاز تفسير خود از ده موضوع بحث‏انگيز تاريخ تفسير چون تاريخ تفسير و فرق ميان تفسير و تاويل، ارتباط تفسير با علوم ديگر و اعجاز قرآن بحث كرده است.

 

    تفسير نگارى عالمان سنتى با رويكرد اصلاحى

 بى گمان مهمترين و تاثير گذارترين شخصتى در گرايش تفسير نگارى عالمان سلفى با رويكردهاى اصلاحى، محمد عبده (1265 - 1323ق / 1849 - 1905م) و مؤلف تفسير المنار است. عبده كه متاثر از آراء سيد جمال الدين اسدآبادى (متوفى 1314ق / 1897) بود، تفسير قرآن را به عنوان يكى از برنامه‏هاى اصلاحى خود در الازهر در غره محرم 1317ق / 1899م آغاز كرد و آن را تا پايان آيه 125 سوره نساء ادامه داد و با مرگ وى ادامه آن را شاگردش رشيد رضا به انجام رساند. همچنين عبده تفسير جزء عم و سوره عصر را جداگانه منتشر كرده بود.

 حضور گروه‏هاى تبشيرى و نگاشته‏هاى منتقدانه از اسلام همچون نوشته ارنست رنان درباره علل انحطاط اسلام باعث شده تا عبده در تفسير آيات مورد بحث و جدل چون آيات 52 و 53 سوره حج (ماجراى غرانيق)، آيه 37 سوره احزاب (ازدواج پيامبر با زينب همسر پسر خوانده خود زيد بن حارثه) مه مستمسك مستشرقان و منتقدان اسلام بود، به تفصيل بيشترى سخن بگويد. همين ذهنيت‏ها بوده كه باعث شد تا عبده مسائلى چون وجود سحر و برخى احاديث نقل شده در صحيح بخارى را انكار كند (تاريخ الاستاذ الامام، ج 1، ص 768).

 همين گونه درباره برخى مشهورات تفسير موضعى متفاوت اتخاذ كرده است كه مثال بارز آن، داستان ابرهه و هلاك سپاه وى مذكور در سوره فيل است كه عبده برخلاف ظاهر آيات كه از بين رفتن سپاه ابرهه را به واسطه سنگ هايى كه مرغان آسمانى (ابابيل) بر آن فروريختند نسبت مى‏دهد، مى‏نويسد:

 »يجوز لك أن تعتقد أن هذا الطير من جنس البعوض أو الذباب الذى يحمل جراثيم بعض الأمراض و أن تكون هذه الحجارة من الطين المسموم اليابس...« (تفسير جزء عم، ص 158).

 بر اين موارد مى‏توان حكم به حليت برخى از انواع ربا و آزادى فعاليت اجتماعى زنان را افزود. مشخص است كه عبده با چنين رويكردى تلاش دارد تا خود را از زير بار سنگين ميراث در عين اتكا بر آن برهاند. عبده خود در اشاره به اين مطلب مى‏نويسد:

 »الأدوات التى استخدمها المفسرون و التى أخرجت الكثيرين عن المقصود من الكتاب الالاهى و ذهبت بهم فى مذاهب تنسيه معناه الحقيقى. هذه الأدوات جعلت التفسير جافاً و مبعداً عن الله و كتابه اذ انقلبت التفسير عند الكثير الى حل ألفاظ و اعراب جمل و تمرين فى فنون نحويه و بلاغيه« (تفسير المنار، ج 1، ص 18، 24).

 در پس چنين رويكردى انديشه اصلاح جامعه و پيشرفت آن نهفته است و از منظر عبده وظيفه مفسر اين است كه » ذهاب المفسر الى فهم المراد من القول و حكمة التشريع فى العقائد و الاحكام على وجه يجذب الأرواجگ و يسوقها الى العمل و الهداية المودعة فى الكلام«. با اين حال همانگونه كه نيفر نيز نظر داده، حركت عبده با وجود تلاش در

 جهت ايجاد نهضتى جديد به دلايلى ناكام مانده چرا كه عبده با همان شيوه و ابزار عالمان مسلمان به فهم قرآن پرداخته بود. با اين حال حركت عبده به پيدايش مكتب جديدى در تفسير نگارى منتهى شد كه از آن مى‏توان به مكتب تفسير عبده ياد كرد.

 مهمترين فرد متاثر از مكتب عبده، شاگرد معروف وى، محمد رشيد رضا (1272 - 1354ق / 1865 - 1935م) است كه تفسير المنار را تا پايان آيه 101 سوره يوسف بعد از مرگ استاد خود تفسير كرده گرچه مرگ رشيد رضا مانع از اتمام كار شد هر چند بعدها بهجت بيطار تفسير سوره يوسف را به اتمام رساند و آن را به نام رشيد رضا منتشر كرد. از پيروان مكتب تفسير المنار، از محمد جمال الدين قاسمى (1283 - 1333ق / 1866 - 1914م) مؤلف تفسير محاسن التأويل، محمد مصطفى مراغى (1298 - 1364ق / 1881 - 1945م) مؤلف تفسيرى ناتمام، عبدالحميد بن باديس (1308 - 1359ق / 1889 - 1940) و محمد عزة دروزه (متولد 1305ق) را نام برد. ابن باديس تفسير خود را ابتدا به صورت مقالاتى در مجله الشهاب منتشر كرد و بعدها آنها را در مجموعه‏اى به نام مجالس التذكير فى كلام الحكيم الخبير به چاپ رساند.

 مهمترين موضوع مورد بحث ابن باديس، عامل انحطاط امت اسلامى است كه وى عامل اصلى آن را نظام استبدادى مى‏داند و بر ماهيت علمى قرآن تاكيد مى‏كند. او در تفسير قرآن فراوان از تفسير فخر رازى و تفسير عبده نقل قول كرده است. تفسير ابن باديس نيز تفسيرى ناتمام است.

 محمد عزة دروزه (متوفى 1404ق) عالم فلسطينى، تفسير مشهور خود التفسير الحديث را در دوازده جلد با بهره‏گيرى از تفاسير طبرى، فخر رازى، نيشابورى و بيضاوى تاليف كرده است. هر چند وى در نقل آراى اين عالمان، از اظهار نظر خودادرى نكرده و در مسائلى چون عمر دنيا و زمان وقوع قيامت به نقد آراى مفسران پيشين پرداخته است. دروزه همچنين از عهد عتيق در تفسير خود بهره جسته است. سواى مقدمه طولانى دروزه بر تفسير خود، ويژگى كار وى ارايه تفسير قرآن بر اساس نزول تدريجى قرآن و تكيه بر اسباب نزول است. دروزه خود هدف خويش از اتخاذ چنين رويشى در تفسير قرآن را چنين توضيح مى‏دهد:

 »يندمج القارى‏ء فى جو نزول القرآن وجد ظروفه و مناسبته و مفهوماته و تنجلى له حكمة التنزيل« (التفسير الحديث، ص 8).

 همچنين وى به بحث موضوعى آيات قرآن نيز پرداخته است. از ديگر مفسران متاثر از مكتب عبده، مى‏توان به محمود شلوت (1311 - 1383ق / 1893 - 1963م) مؤلف تفسير القرآن الكريم، عبدالكريم خطيب مؤلف التفسير القرآنى للقرآن، عبدالعزيز جاويش (متوفى 1348ق / 1929م) و مؤلف تفسير اسرار القرآن و عبدالعزيز ثعالبى (متوفى 1364ق / 1944م) مؤلف تفسير روح التحرر فى القرآن كه در 1905 و بعد از رهايى از زندان فرانسويان تاليف كرده، اشاره كرد.

 

    تفسير نگارى علمى قرآن

 تفسير نگارى علمى يعنى تلاش براى نشان دادن شواهد قرآنى براى دستاوردهاى علمى غربيان، به عنوان گرايشى عام در ديگر مناطق جهان اسلام نيز قابل مشاهده است. ظاهراً نخستين فردى كه در تفسير قرآن سعى نمود تا شواهد علمى را بيايد، پزشكى به نام محمد ابن احمد اسكندرانى باشد. وى در سال 1880م كتابى با عنوان كشف الاسرار النورانية القرآنية منتشر نمود. همو در سال 1883 بعد از اشغال نظامى مصر توسط انگليس كتابى با عنوان تبيان الاسرار الربانية در دمشق (تحت سيطره عثمانى) منتشر كرده است اما مهمترين مفسر كه با چنين رويكردى به تفسير قرآن

 پرداخته طنطاوى جوهرى (1287 - 1358ق / 1870 - 1940م) و مؤلف تفسير مشهور الجواهر فى تفسير القرآن الكريم المشتمل على عجائب بدائع الكمونات و غرائب الآيات الباهرة است.

 احمد حنفى مؤلف آثار معجزة القرآن فى وصف الكائنات (قاهره، 1373ق/ 1954م) و التفسير العلمى للآيات الكونيه فى القرآن (قاهره، 1968 م) تفسير جواهر را در تبيين مسائل علمى افراط گرايانه خوانده است. طنطاوى قبل از نگارش تفسير در سال 1925 كتابى با عنوان القرآن و العلوم العصريه منتشر كرده است. همانند طنطاوى، عبدالرحمان كواكبى (متوفى 1320ق / 1902م) كتابى به نام شمس العلوم و كنز الحكوم با همان رويكرد طنطاوى تاليف كرده است.

 

     رويكرد ادبى در تفسير قرآن

 يكى ديگر از رويكردهاى مفسران معاصر، رويكرد ادبى است. اين رويكرد را امين خولى (متوفى 1386ق / 1966م) بنيان نهاده است. وى در 1920 از مدرسه قضاء الشرعى كه محمد عبده براى تعليم قضات مصر و آشنايى آنها با جهان جديد تاسيس كرده بود، فارغ التحصيل شد و مدتى در رم و برلين زندگى كرد (1923 - 1927م). در 1927 به مصر بازگشت و در مقام استاد در كلية الآداب به تدريس پرداخت. وى در 1961 كتاب ارزشمندى به نام مناهج التجديد فى النحو و البلاغة و التفسير منتشر كرد. روش تفسيرى كه امين خولى پيشنهاد مى‏كرد، مبتنى بر اين اصول بود:

 توجه به خصلت موضوعى كه مقصود خولى گردآورى آيات هم موضوع در قرآن بود؛ بهره‏گيرى از علوم قرآن يعنى مباحثى چون اسباب نزول، ناسخ و منسوخ و غيره و فهم تاريخى مفردات قرآنى يعنى شناخت دلالت نخستين لفظ در عصر نزول قرآن.

 مطلب ديگرى كه خولى بر آن در فهم قرآن تأكيد مى‏كند، بهره‏گيرى از جامعه‏شناسى و روان‏شناسى است. خولى در موارد متعدد به لزوم دقت فراوان در به كارگيرى اين روش‏ها و ارائه تفسيرى بر اين اساس اشاره كرده و خود نيز تنها نمونه هايى از اين شيوه ارايه كرده است. كاربست آراء امين خولى را در آثار دو شاگرد وى، عائشه عبدالرحمان بنت الشاطى مؤلف التفسير البيانى للقرآن الكريم و در تحقيقات قرآنى وى چون القرآن و پايان نامه دكترى محمد احمد خلف الله با عنوان الفن القصصى فى القرآن الكريم مى‏توان ديد. خلف الله كه در الازهر درس خوانده بود و تحصيلات دانشگاهى خود را در كلية الآداب قاهره نزد استادانى چون طه حسين، مصطفى عبدالرزاق، احمد امين و امين خولى گذارنده بود، هر چند خولى بيش از ديگران بر وى تاثير نهاده بود. كتاب من وصف القرآن الكريم: يوم الدين و يوم الحساب تاليف شكرى محمد عياد (قاهره 1980) نيز با رويكرد ادبى تأليف شده است.

 

    رهيافت‏هاى جديد تفسيرى

 تلاش براى ارايه تفسيرى جديد با مبانى جديد در تفسير قرآن، كوششى است كه جريان روشنفكرى در جهان اسلام مبدع آن است. در اين شيوه تفسيرى، بيش از آنكه دغدغه تأليف تفسيرى وجود داشته باشد، سوداى در انداختن اصولى جديد براى تفسير قرآن است. اين رويكرد اساسا متاثر از دانش‏هاى جديد غربى است. از ميان متفكران عرب، نصر حامد ابوزيد و محمد اركون چهره‏هاى شناخته شده‏اى هستند.

 محمد اركون در فوريه 1928 در روستاى تاوريرت ميمون الجزاير در خانواده‏اى بربر به دنيا آمد. وى در مدارس فرانسوى زبان تحصيل نمود و از دانشگاه فرانسوى الجزاير مدرك دانشگاهى اخد كرد. سپس براى ادامه تحصيل در رشته تاريخ و فلسفه اسلامى به فرانسه رفت و از دانشگاه سوربن فارغ التحصيل شد. او از سال 1960 تا كنون در مقام استاد فلسفه و انديشه اسلامى در دانشگاه سوربن به تدريس مشغول است. اركون سه كتاب مهم در حوزه مطالعات

 تفسيرى به نام‏هاى قراءات فى القرآن (1982)، الاسلام: الأمس و الغد (1983) و الفكر الاسلامى: قراءة علمية (1987) تاليف كرده است. شيوه اركون در تفسير اساسا مبتنى بر باستان‏شناسى فوكو و بازسازى تاريخى دريدا است.

 نصر حامد ابوزيد (متولد 1943) نيز در پى درانداختن شيوه‏هاى جديد تفسيرى است و در كتاب هايى با نام الاتجاه العقلى فى التفسير: قضية المجاز فى الاسلام عند المعتزلة (1982)؛ اشكاليات القراءة فى تأويل القرآن عند ابن عربى (1983)؛ مفهوم النصل (1990) و اشكاليات القراءة و آليات التاويل (1992) به بيان آراء خود پرداخته است.

 

 

چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۱۲:۱۶